تپش قلبم,عشقم,اميدزندگيم,سهيلمتپش قلبم,عشقم,اميدزندگيم,سهيلم، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

سهیل همه هستی ما

چرخ

فدات بشم...خیلی زود به شیطنت افتادیوووخونه مامانبزرگ محبوبه..1چرخ داری که وقتی ببینیش میخوای سوارش بشی و میگی ااااااااااامممممم اما عزیزم...هنوز نمیتونی بشینی عشق من..منم باچادر میبندمت تا از صندلیش نیوفتی... ...
21 ارديبهشت 1392

پارک صفه

نازنینم...دیروز عصر با بابایی رفتیم پارک صفه..وشما حسابی خوشحال بودی و سرحال و باکنجکاوی تمام همه جا را سیر میکردی...هرکس هم که ازکنارت رد میشد...قربون صدقت میرفت نازدونه من....این هم شما وبابایی ...
21 ارديبهشت 1392

جویدن دست

عزیزکم....تازگی ها یاد گرفتی دستتو تو دهنت بکنی و بجای مکیدن انگشتات...انگشتاتو میجوی...نگرانم همینجوری نمونی و همش دست و انگشتت تو دهنت باشه... اینجا هم تو دل عمه لیلا بازم دستت تو دهنته....ناز دونه من ...
2 ارديبهشت 1392

گاگا

پسر نازم...مدتها بود که میگفتی آغون و من دلم میخواست زودتر کلمات تازه ای بهت یاد بدم...همش که بغلم بودی و باهم بازی میکردیم..مرتب بهت میگفتم بابا..دد...وشما یه ریز زیر لبی ازخودت صدا در میوردی...یهو هم باصدای بلند گفتی:گاگا..... منم دلم میخواست بخورمت عشق مامان.... ...
2 ارديبهشت 1392
1